ارنست شاختل ، روان شناس آلمانی (۱۹۰۳-۱۹۷۵) که یکی از غول های برجسته در زمینه ی مطالعات رشد کودک به ویژه در دوره نوزادی و خردسالی است، براین باور است که بزرگسالان می خواهند خیلی زود کودکان را اجتماعی یا در چارچوب قواعد و قراردادها جای دهند. کودکان خردسال به طور ذاتی گرایش دارند که هرچیزی را کشف کنند نه این که آن را در چارچوب تعریف های بزرگسالانه پذیرا شوند. اما آن ها هرچه به بزرگسالی نزدیک تر، متاثر از آموزش های قراردادی بزرگسالانه مجبور به ترک دنیای کشف و وارد شدن به دنیای قراردادها می شوند. در حقیقت باید گفت که می توان دانش ریاضی یا شمارورزی را برای کودکان گیرا کرد به شرطی که ما آن ها را تا آن جا که ممکن است از دنیای کشف جدا نکنیم. کودکان به گونه ی ذاتی یا سرشتی کنجکاو هستند. یکی از اصول بنیادین دانش ریاضی پرسانه گشایی problem solving است. اگر ما این بنیاد یا اصل را با دنیای کودکان پیوند دهیم، هم به آن ها ریاضی آموخته ایم و هم نیاز آن ها را به کشف رازهای هستی پاسخ داده ایم.

 آموزش خلاق ریاضی پایه، فلسفه و روش  

سنت‌اگزوپری نویسنده‌ی کتاب شازده کوچولو، در جایی از این داستان می‌گوید: ‘‘من اگر این جزئیات را درباره ستاره «ب ۶۱۲» برای شما نقل کردم و اگر شماره آن را به شما گفتم برای آدم بزرگ‌ها است. آدم بزرگ‌ها ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازه‌ای صحبت می‌کنید هیچ‌وقت از شما راجع به آن چه اصل است نمی‌پرسند. هیچ‌وقت به شما نمی‌گویند که مثلاً آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازی‌هایی را بیشتر دوست دارد؟ ‌آیا پروانه جمع می‌کند؟ ‌بلکه از شما می‌پرسند: «چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزن‌اش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟» و تنها در آن وقت است که خیال می‌کنند او را می‌شناسند.’’
و ‌در جایی دیگر از همین داستان می‌گوید:
‘‘ولی البته ما که معنی زندگی را درک می‌کنیم به اعداد می‌خندیم!’’
برای دنیای کودکانه‌ی شازده کوچولو، عددها و ارقام خنده‌دار هستند. زیرا چیزهایی بی‌معنا شمرده می‌شوند.
سنت‌اگزوپری در همین چند جمله‌ی ساده اما بسیار بامعنا تفاوت‌های دنیای کودکی با بزرگسالی را آشکار کرده است. یکی از تفاوت‌های بزرگ دنیای کودکی و بزرگسالی در این است که کودکان درکی از دنیایی که با ارقام و عددها ساخته شده باشد، ‌ندارند. کودکان چیرگی یا سیطره‌ی چندی‌ها یا کمیت‌ها را نمی‌پذیرند و در گوهر خویش زیر آسمانی زندگی می‌کنند که چونی‌ها یا کیفیت‌ها چیره است. کیفیت‌هایی چون بازی، شادی، ایمنی و‌ شکم‌سیر.
با این همه، با وجود این که ما این چیزها را می‌دانیم و حتا هنگامی که این جمله‌های شاعرانه را از دهان شازده کوچولو می‌شنویم، باز کودکان را وادار می‌کنیم که شبه‌دانشی را که به آن نام ریاضی داده‌ایم، بیاموزند. بدون این که خودمان هم مطمئن باشیم که آن چیزها دانش ریاضی است یا نه، چرا؟

با این پاره که در پیش گفتار کتاب « آموزش خلاق ریاضی پایه، فلسفه و روش » آمده است، به معرفی این کتاب می پردازیم. آموزش ریاضی پایه به کودکان پیش دبستانی و دبستانی یکی از دشوارترین کارها در هر نظام آموزشی در جهان امروز است. زبان ریاضی، منطقی است و کودکان با زبان منطقی سروکار ندارند. در ایران امروز اما این دشواری برجسته تر است، زیرا از همان نام ریاضی که برای این کودکان شناخت پذیر نیست، مشکل شروع می شود و تا نام های شکل ها و مناسبات در ریاضی ادامه می یابد. «آموزش خلاق ریاضی، فلسفه و روش »، با نگاهی با تاریخ پربار ریاضی در این سرزمین علت های ناکامی در آموزش ریاضی پایه را بررسی می کند و روش های خلاق برای آموزش ریاضی پایه که در این رویکرد از راه دست ورزی و ادبیات کودکان است برای خوانندگان بازمی گشاید.

برچسب‌ها: آموزش شمارورزی, آموزش ریاضی خلاق, آموزش ریاضی خلاق پایه,آموزش ریاضی به کودکان, آموزش ریاضی از راه ادبیات کودکان

ویژگی‌های بسته لولوپی + ۰ و لولوپی + ۱

 

شاید این خصلت کتاب های درسی باشد که نگارندگان آن، شیرین ترین چیزها را با تلخ ترین مفهوم ها و ریختها بسته بندی می کنند و به دست بچه ها می رسانند. برنامه های درسی همیشه همین گونه هستند. گروهی آن بالا بالاها می نشینند و بعد می گویند همه ی بچه ها باید ریاضی بخوانند، و کمی هم درس اخلاق یا کلمات قصار درباره ی سودمندی دانش ریاضی چاشنی آن می کنند. کسی از آنها نمی پرسد که بچه ها با شنیدن این نام عجیب و غریب چه فکر می کنند؟ آیا درکی از آن دارند؟

برای آنها که این برنامه ها را می نویسند، این چیزها مهم نیست! تنها همه ی بچه ها باید کتاب ریاضی آنها را بخوانند. و اگر این کتاب ها را که مجموعه ای شکل و عدد بی روح هستند، متوجه نشدند، جای نگرانی نیست، می توانند دوباره سر همان کلاس بنشینند و باز همان درس را تکرار کنند. یا اگر خانواده و آموزگار تشخیص دادند، از کتاب های کمک آموزشی در همین زمینه استفاده کنند تا کتابی را که نمی فهمند، بفهمند. آن گاه نوبت گروهی دیگر می شود که در این سو و آن سوی شهر نشسته اند و کتاب های تست ریاضی پایه های گوناگون را می نویسند، از هر رنگ و شکلی. همه ی آنها البته در راستای همان کتاب اصلی هستند.

این داستان هر ساله تکرار می شود و گروهی که کارشان آماده سازی کودکان شش و هفت ساله برای کنکور است، تجارتخانه شان را درازا و پهنای بیش تری می بخشند. به راستی اکنون آیا سخنان شازده کوچولو معنا پیدا نمی کند؟ آیا دانش ریاضی به ابزار پول سازی برای گروهی که هدف شان تنها و تنها پول درآوردن از هر راهی و با هر افزاری است، تبدیل نشده است؟

اگر این کتاب ها برای کودکان ما دانشی نمی شود که بتوانند در روزگار بزرگسالی با کاربرد آن زمین را بشکافند و از دل زمین آب دربیاورند و کشت و کار و تولید کنند، برای آن گروهی که کتاب های تستی می نویسند و منتشر می کنند، پول که می شود!

بنابراین مجموعه ی لولوپی با کسانی که در اندیشه ی خرید و فروش احساس ها، و نیازهای کودکان هستند و کودکان را برای سودجویی های خود نیاز دارند، ناهمساز است. مجموعه کتاب های لولوپی کودکان را برای تست زنی، کنکور و از این حرف های گنده آماده نمی کند، بلکه کوشش می کند چنین چیزهایی را از ذهن شان پاک کند!

فلسفه ی نگارش مجموعه های لولوپی

این مجموعه ی آموزشی در راستا و چارچوب آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان تهیه شده است و کوشش می کند که آموزش ریاضی را در الگویی تازه به کودکان ایرانی و همه ی کودکانی که با زبان فارسی آشنایی دارند، ارائه دهد.

بنابراین این مجموعه ی آموزشی با فلسفه ای ویژه تهیه شده است که با فلسفه ی آموزش و پرورش رسمی همسو نیست. فلسفه ی ما: آموزش برای گشایش است! گشایش و کشف! گشایش و کشف خود و جهان پیرامون! ما برای آموزش ریاضی، کوشش می کنیم که آن را به بنیاد و اصل خود برگردانیم. همان گونه که شازده کوچولو می گوید: آنچه اصل است به چشم نمی آید

شاید بتوانیم به کودکان بگوییم و نشان دهیم که دانش ریاضی آن نیست که شما را از آن می ترسانند و می هراسانند. برای همین در آموزش دانش ریاضی، اصل را بر آمیختن احساس ها و عواطف با شناخت منطقی قرار داده ایم. اگر قرار باشد سه گوشه را تعریف کنیم، نمی گوییم: شکل مسطحی است که از وصل کردن سه نقطه ی غیرواقع بر یک خط راست به دست می آید.

بلکه کوشش می کنیم این شکل را در طبیعت، در کوهها و در سنگها و در افزارها بیابیم و هرگز هم نام مثلث را به کار نمی بریم که از زبان روزمره و گنجایش ذهنی کودکان فراتر است. بنابراین در آموزش دانش ریاضی، ما دو سطح کارکردی مغز، یعنی بخش چپ را که کارکردهای منطقی دارد با بخش راست که کارکردهای احساسی و عاطفی دارد، به هم آمیخته و با آن «داستانک های لولوپی» را ساخته ایم. به سخن دیگر ما درس از نیاکان آموخته و به روش های گذشتگان برگشته ایم.

در آن روزگار که آدمی بر دیواره های غارها نقاشی می کرد، بین علم و هنر یا دانش ریاضی و هنر، جدایی وجود نداشت. هر دوی آنها برای انسان یک خاستگاه داشتند. همان گونه که کودکان همواره چنین بوده اند. به سخنی «کودکان کم سن و سال نیز مانند گذشتگان گرایش به مجزا کردن چنین فعالیت هایی ندارند. اتفاقی که می افتد این است که آنها در حین بزرگ تر شدن به گونه ای تربیت می شوند که به تدریج اندیشه، احساس، ادراک و رفتارشان بر این گونه جداسازی ها منطبق می شود»

آیا می توان دوباره به گذشته برگشت و احساس را با دانشهایی چون ریاضی پیوند داد؟

اگر ما بتوانیم چنین کنیم، از خشکی آنچه درباره ی دنیای ریاضی گفته می شود، کاسته خواهد شد و کمک می کند که کودکان آرام آرام این دنیای شگفت و شیرین را درک کنند.

اختیار نه اجبار

فلسفه ی ریاضی آموز لولوپی اختیار است نه اجبار، و این گفته ی افلاطون را سرلوحه ی کار خود قرار می دهد که: کودکان هرگز یاد نخواهند گرفت، مگر این که بخواهند یاد بگیرند. به گفته ی او آموزش اجباری هرگز به ذهن نمی چسبد.

البته باید گفت آنچه امروزه به آموزش اجباری (Compulsory education) شناخته شده است، اجباری برای بزرگسالان است که شرایط آموزش کودکان را فراهم سازند. بر پایه ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر همه ی کودکان باید آموزش ببینند. در این بند اجبار نهفته است. باید یعنی اجبار. اجبار برای دولت، جامعه و خانواده. همانند این که ما باید کودکان را از خطرهای گوناگون دور نگه داریم، آموزش اجباری نیز زندگی آنها را در آینده و در بزرگسالی آسوده تر می کند.

اما آموزش اجباری از گونه دیگری نیز وجود دارد. هنگامی که ما کودکان را مجبور به آموختن مواد و متن های دشوار و خشک، نامهربانانه و درک ناپذیر می کنیم. آیا کودکان را می توان با روش های نامناسب و افزارهای ناسنجیده آموزش داد؟ تفسیر سخن افلاطون به گونه ی دیگر این است: کودکان را نباید با آن روشها و افزارهایی که خسته کننده، کسالت بار و همراه با تنبیه و شکنجه است، آموزش داد. زیرا این گونه از آموزش بازخورد منفی دارد. کودکان به جای آموختن دوستی و دانش، نفرت و دشمنی را می آموزند. ما در ریاضی آموز لولوپی، می خواهیم به کودکان یادآوری کنیم که دانش ریاضی، دانش هراس و رنجش نیست. به سخن دیگر، این بار، فلسفه ی ما این است: ریاضی، دانشی برگرفته از طبیعت و سرشار از منطق و احساس است، پس باید برای کشف آن، احساس و هیجان کودکان را درگیر کرد.

روش ما نیز این است: آموزش ریاضی از راه هنر و زیبایی شناسی با توجه به آخرین دستاوردهای آزموده شده با کودکان.

آموزش ریاضی سخت تر یا آسان تر؟

ریاضی آموز لولوپی اگرچه کوشش می کند که کار آموزش ریاضی را از جنبه های گوناگون برای کودکان آسان تر و پرمایه تر سازد، اما کار بزرگ ترهای خانواده، مربیان مهد کودک و آموزگاران را ساده تر نمی کند. بزرگ ترها، آموزگاران و مربیان باید با ریزبینی با فلسفه ی آموزش خلاق ریاضی پایه آشنا شوند. اگرچه ممکن است بگویند که وقت کافی برای این کار ندارند! اما آنها که کودکان را دوست دارند و می خواهند آینده ای پربارتر و سرشارتر برای آنها بسازند، مجبورند که بخشی از زمان خود را برای نونهالان هزینه کنند. مشارکت در آموزش، اصلی شناخته شده در فلسفه ی آموزش خلاق است.

آموزش دانش ریاضی از راه ادبیات:

چرا آموزش ریاضی از راه ادبیات؟

اما در جامعه هایی مانند جامعه ی ما، شیوه و سبک آموزش بسیار فرسوده و از کارافتاده است. آنچه امروزه در کشورهای پیشرفته به عنوان آموزش ریاضی مطرح است، آمیختی از روش های خلاق و هزینه بر کنش محور است که کودکان را در هنگام آموزش به هیجان می آورد. تصور کنید در یک روز سرد پاییزی، در ساختمانی نیمه ویران که نام کلاس درس برآن نهاده شده است، سی تا چهل شاگرد کلاس اول در کنار هم بر روی نیمکت های گاهی شکسته نشسته اند و آموزگار کتاب ریاضی را گشوده است و برای این کودکان که برخی نگران نان شب، برخی نگران ناامنی در خانه و برخی نیز بی انگیزه برای آموختن هستند، از مجموعه ها سخن می گوید. این مجموعه ها تنها روی کاغذ حضور دارند و دانش آموزان هیچ گاه به گونه ای ملموس آنها را حس نمی کنند. چون حس نمی کنند نمی توانند مجموعه ها را تجسم کنند. و البته تجسم، بخشی از فرایند اندیشه ورزی است که اگر حذف شود، گام های بعدی اندیشه ورزی ناکارآمد می ماند. نویسنده برای جبران این کمبود، راه حلی را یافت که در مجموعه ی «زبان آموزهای ادبی» به کار برده است و پاسخ شایسته ی آن را نیز گرفته است. باید ادبیات را محور قرار داد و کودکان را در آموزش به هیجان آورد.

برچسب‌ها: آموزش شمارورزی, آموزش ریاضی خلاق, آموزش ریاضی خلاق پایه,آموزش ریاضی به کودکان, آموزش ریاضی از راه ادبیات کودکان